Kioskedia
خانه /
ایجاد نگاهی متقاطع به شهرها و سه دلیل دیگر که چرا برنامه ریزی شهری به فمینیسم داده نیاز دارد

ایجاد نگاهی متقاطع به شهرها و سه دلیل دیگر که چرا برنامه ریزی شهری به فمینیسم داده نیاز دارد

تاریخ: 1401/12/21
موضوع: معماری

با اصولی مانند «دودویی‌ها و سلسله مراتب‌ها تجدیدنظر کنید»،

«تکثرگرایی را در آغوش بگیرید»

 

 و غیره، چارچوبی را برای بررسی روشی که ما از جامعه اطلاعات می‌دهیم، و اینکه چگونه چنین فرآیندهایی می‌توانند نابرابری‌ها را بازتولید کنند و افراد از قبل به حاشیه رانده شده را کنار بگذارند، فراهم می‌کنند. وقتی صحبت از نحوه اداره و برنامه ریزی شهرها می شود، این یک بازتاب بسیار ضروری است: به عنوان مثال به "نقشه های خط قرمز" شهرهای بزرگ ایالات متحده فکر کنید، که جوامع اکثریت سیاه و قهوه ای را "خطر بالایی" می دانستند و منجر به عدم سرمایه گذاری نژادی شده است. که هنوز پس از گذشت تقریباً یک قرن بر مسکن و فرصت های مالی تأثیر دارد. یا به این فکر کنید که چند بار نقشه‌ای را با نقطه‌هایی روی آن دیده‌اید که رنگ‌های قرمز و آبی برای نشان دادن «مردان» و «زنان» دارد. چنین نقشه‌هایی نه تنها دوتایی از جنسیت را بازتولید می‌کنند که تعداد افراد امروزی را جدی نمی‌گیرد. آنها همچنین دیدگاهی مجزا از مسائل جنسیتی را پیشنهاد می‌کنند که برنامه‌ریزان را تشویق می‌کند تا مشکلات اجتماعی را به‌عنوان مسائلی مستقل، بدون حساسیت به نحوه تلاقی جنسیت با قومیت یا ناتوانی در شکل‌دهی به تجربیات شهری مردم، مورد توجه قرار دهند.

 

 

این امر روشن می‌کند که «عدالت فضایی» که توسط سوجا (2013) به عنوان توانایی تصور امکانات عادلانه‌تر برای روابط افراد به حاشیه رانده شده با شهر بیان شده است، با پرسش‌های مربوط به عدالت داده‌ها درگیر است: چگونه مردم از طریق داده‌ها قابل مشاهده (یا نامرئی) می‌شوند. نحوه درک ما از مشکلات شهری و در نتیجه راه حل هایی که می توانیم برای آنها تصور کنیم را شکل می دهد. در واقعیتی که برنامه‌ریزی به طور فزاینده‌ای مبتنی بر داده‌ها است، و در آن مشارکت عمومی از مفاهیم برابر «حقوق شهر» برای توسعه شهر اساسی شده است (هاروی، 2008؛ لفور، 1996)، بنابراین بسیار مهم است که بپرسیم: چه کسی صدایی در مشارکت عمومی؟ و چگونه می‌توانیم در روش داده‌سازی شهرها فراگیرتر باشیم؟ از سال 2020 تا 2022، من این سؤالات را در پروژه تعلق شهری با همکاران آندرس کود مدسن، درود امیلی ایهن، و جمعی از برنامه ریزان و محققان از کپنهاگ و آمستردام بررسی کردم. با همکاری سازمان‌های محلی**، این پروژه از افرادی که خود را به عنوان lgbtq، ناشنوا، معلول جسمی، آسیب‌پذیر ذهنی، بی‌خانمان، اقلیت قومی و/یا بین‌المللی معرفی می‌کنند دعوت کرد تا با استفاده از ترسیم نقشه مشارکتی، رابطه خود را با شهر مستند کنند. و فوتووایس.

 

در طول سه ماه، 33 شرکت‌کننده که با یک یا چند مورد از این هویت‌ها شناسایی شدند، 100 پیاده‌روی در شهر انجام دادند، 1400 عکس گرفتند، 200 نقشه ترسیم کردند و آنها را در کارگاه‌های آموزشی غنی کردند. نتیجه یک کاتالوگ منحصربه‌فرد از عکس‌ها، نقشه‌ها و تجسم داده‌ها است که داستان‌های فردی و جمعی در مورد تعلق در کپنهاگ را بیان می‌کند، که در سال 2022 در Urban 13 و جشنواره معماری کپنهاگ برای عموم به نمایش گذاشته شد. از طریق این فرآیند، ما چهار درس ارزشمند در مورد چگونگی عملیاتی کردن اخلاق فمینیستی داده هنگام مطالعه مشکلات شهری و چرایی اهمیت آن آموختیم.

 

درس شماره 1: صداهای به حاشیه رانده شده را از طریق قوم نگاری بصری بالا ببرید

اصل فمینیستی داده برای «پذیرفتن کثرت‌گرایی» اصرار دارد که دانش ظریف از ترکیب دیدگاه‌های چندگانه، با اولویت راه‌های شناخت محلی، حاشیه‌ای و تجربی ناشی می‌شود. با این حال، مشارکت متعارف شهروندان با جذب گروه متنوعی از شهروندان مبارزه می‌کند، و معمولاً به نفع افرادی است که در بالای سلسله مراتب اجتماعی هستند، در حالی که شهروندان حاشیه‌نشین معمولاً سکوت می‌کنند یا احساس نمی‌کنند که برای شروع دعوت شده‌اند. و با اولویت دادن به «نمایندگی» آماری، اقلیت‌ها اغلب در مجامع شهروندی تنها با یک یا دو نفر (اگر اصلاً حضور داشته باشند) نمایندگی می‌شوند و بیشتر آنها را نشانه‌گذاری می‌کنند. این فرآیند منحصر به فرد است. این امر به ویژه به دلیل این واقعیت است که قالب‌هایی مانند مجامع شهروندان و پیشنهادات شهروندان خواسته‌های خاصی را از قابلیت‌های کتبی و شفاهی شرکت‌کنندگان برای شنیده شدن خود در یک انجمن دموکراتیک مطرح می‌کنند. با این حال، در اخلاق فمینیستی داده، ما می توانیم با تصور اشکال جایگزین تعامل از طریق روش های بصری، این موضوع را به چالش بکشیم. با بررسی این موضوع در پروژه UB، از شرکت‌کنندگان خواستیم تا با ترسیم نقشه‌هایی با ابزارهای دیجیتال مشارکتی GIS، رابطه خود را با شهر مستند کنند. ما همچنین یک برنامه photovoice به نام UB App توسعه دادیم که شرکت کنندگان از آن برای گرفتن عکس از شهر استفاده می کردند. با تجدید نظر در مشارکت مانند این، چندین مزیت رویکرد بصری را مشاهده کردیم:

 

 

مشارکت را با جایگزینی مشارکت کتبی و شفاهی برای افراد بیشتری در دسترس قرار می‌دهد، همانطور که یکی از شرکت‌کنندگان از جامعه ناشنوایان بیان کرد: «پروژه تعلق شهری به ما فرصتی می‌دهد تا بر شهری تأثیر بگذاریم که برای ما نیز خوب است. رویکرد بصری به این معنی بود که ما ناگهان چیزهای زیادی برای گفتن داشتیم. که ما هم صدا داریم».
مشارکت بصری باعث ایجاد تعامل بالایی از سوی شرکت‌کنندگان می‌شود که هیجان و کنجکاوی تازه‌ای را درباره تعامل با شهر خود به روشی بصری ابراز کردند.

 


دانش موقعیتی را تولید می کند زیرا مردم را دعوت می کند تا برای مستندسازی آن به خیابان های شهر بروند و گزارش هایی از شهر از نقطه نظرهای خاص تولید کنند. استفاده از داده‌های عکس کمک می‌کند تا بحث‌ها در مورد مسائل شهری در بافت‌های شهری خاص لنگر بیابد.
می تواند به برنامه ریزان، طراحان و معماران کمک کند تا شهر را از دید شهروندان ببینند. تصاویری مانند عکس‌ها و ویدیوها به‌ویژه راه‌های قدرتمندی برای برقراری ارتباط با تجربه‌های زنده هستند، همانطور که در پروژه موزاییک فیلم جشنواره معماری کپنهاگ نشان داده شده است.
مواد بصری به راحتی به نمایشگاه‌ها ترجمه می‌شوند و این امکان را فراهم می‌کنند که صدای جامعه را در گفتگو با عموم مردم قرار دهیم، همانطور که در نمایشگاه UB در سال 2022 که نمایشگاه را همراه با یک سری گفتگو در مورد شهرهای فراگیر راه‌اندازی کرد، نمونه‌ای از آن بود.

 

درس شماره 2: درکی متقاطع از شهر ایجاد کنید

درگیر کردن یک تکثر صداها اولین گام است. اما انجام این کار منجر به درک متنوعی از شهر نمی‌شود، تا زمانی که تکنیک‌های ما برای بازنمایی هویت‌ها دوتایی باقی می‌مانند و سعی می‌کنیم مشکلات، به‌عنوان مثال، طراحی شهری دوستدار معلولیت و دگرباشان جنسی را جدا کنیم. این را یکی از شرکت کنندگان UB مرحوم هنریک سیلویوس بیان می کند که می گوید:

 

 

واضح است که ما به زبان های داده جدید برای درک متقاطع بودن نیاز داریم. اصطلاحی که توسط کیمبرله کرنشاو ابداع شد تا توضیح دهد که چگونه سیستم های ستم بر اساس جنسیت، هویت جنسی، هویت جنسیتی، توانایی های فیزیکی، طبقه، قومیت یا سایر اشکال به حاشیه رانده شدن برای شکل دادن به تجربه در هم تنیده می شوند.

 

در پروژه UB ما روش های مختلفی را برای ترسیم پرتره های متقاطع افراد آزمایش کردیم. یکی از کاوش‌ها شامل درخواست از شرکت‌کنندگان برای ترسیم شکلی بر روی نقشه بود که نشان می‌دهد «کپنهاگ» برای آنها چیست. سپس یک رنگ اضافه کردیم تا نشان دهد که آیا یک فرد به یک یا چند روش به حاشیه رفته است یا خیر. رنگ‌های بیشتر به این معنی است که یک فرد چندین هویت حاشیه‌ای را به طور همزمان دارد و شیب‌هایی را ایجاد می‌کند که در کنار هم جریان دارند. نتیجه در زیر مشاهده می شود.

 

این اشکال نشان می دهد که برای برخی مرزهای شهر گسترده تر است، در حالی که برای برخی دیگر، درک آنها از "کپنهاگ" بسیار کوچکتر است. این ممکن است نه تنها نشان دهنده وابستگی های مختلف به شهر باشد، بلکه تفاوت در دسترسی را نیز نشان می دهد. علاوه بر این، شیب ها از رنگ های روشن برای تجلیل از تنوع و تفاوت استفاده می کنند. در عوض می تواند منبع توانمندسازی و بازسازی اجتماعی باشد» (1991، ص 1242). هر استراتژی که اتخاذ شود، تحریک در اینجا ساده است: برنامه ریزان باید نگاهی متقاطع به شهر پرورش دهند تا شهرهایی را طراحی کنند که برای همه کار کند.

 

درس شماره 3: مالکیت شرکت کنندگان را مجدداً تنظیم کنید

هنگامی که افراد زمان خود را به فرآیندهای تعامل می‌سپارند، معمولاً فقط برای جمع‌آوری داده‌ها دعوت می‌شوند، که می‌تواند احساس مشارکت را استخراج کند. همچنین نشان داده شده است که مشارکت عمومی منجر به "چیدن گیلاس" می شود، که در آن از داده ها برای ارائه برنامه های سیاسی استفاده می شود که از قبل تنظیم شده اند، اما برای شرکت کنندگان نامرئی هستند. این به چیزی مربوط می‌شود که «مشکل با راه‌حل‌ها» نامیده می‌شود، که با گرایش به برنامه‌ریزی شهرها از طریق منشور راه‌حل‌های شناخته‌شده مشخص می‌شود و اجازه می‌دهد راه‌حل‌ها مشکل را تعریف کنند. در مصاحبه ای که با معمار شهر کپنهاگ، کامیلا ون دیورز انجام دادیم، او در این مورد صحبت می کند:

 

به عبارت دیگر، بیشتر پروژه‌های مشارکتی، پتانسیل‌های مردم را برای اصلاح مشکلات شهری جدی نمی‌گیرند. در میان شهروندان، این امر به عنوان یک تمایل رو به کاهش برای مشارکت نشان می دهد. در هلند، این حتی به «اعتصابات مشارکت» منجر شده است. با آموختن از فمینیسم داده، باید به سمت برنامه‌ریزی «غیر راه‌حل‌گرا» حرکت کنیم که به مردم مالکیت می‌دهد و به آن‌ها اجازه می‌دهد تا قبل از اقدام به حل مشکل به (دوباره) چارچوب‌بندی یک مشکل کمک کنند.

 

با الهام از این، پروژه UB گام های مختلفی را برای بازنگری در مشارکت جامعه برداشت:

ما با سازمان‌های محلی که گروه‌های به حاشیه رانده شده را نمایندگی می‌کنند، همکاری کردیم تا اعتماد و روابط موجود با این جوامع را ایجاد کنیم.
سازمان‌های اجتماعی در اوایل دعوت شدند تا از طریق مصاحبه به شکل‌دهی فرآیند کمک کنند، و همچنین به طراحی اپلیکیشن و کارگاه‌ها و غیره کمک کردند.
اعضای جامعه داده‌ها را جمع‌آوری و تفسیر کردند و در گروه‌ها با هم کار کردند. ما همچنین از شرکت کنندگان خواستیم که به جای ارائه تعریف، درباره معنای «تعلق» بحث کنند.
هنگام راه‌اندازی نمایشگاه UB، شرکت‌کنندگان به‌عنوان میزگرد با ما روی صحنه رفتند.
نتیجه نه تنها بینش واجد شرایط تر بود، بلکه شرکت کنندگان احساس غرور و مالکیت بر خروجی کردند. حتی بسیاری اظهار داشتند که خود این فرآیند حس اجتماع و تعلق آنها را در شهر بهبود بخشیده است.

 

درس شماره 4: صحبت در مورد نقاط کور را متوقف کنید. شروع به روشن کردن آنها کنید.

کوستانزا-چاک در تشریح «عدالت طراحی» می‌نویسد: «مشاغل طراحی حرفه‌ای تقریباً در همه زمینه‌ها به طور نامتناسبی به افرادی اختصاص می‌یابد که مکان‌های بسیار ممتازی را در ماتریس سلطه اشغال می‌کنند» (ص. 73). در پرتو این، اغلب تشخیص داده می شود که طراحان در مورد نیازهای گروه های متنوع تر نقاط کوری دارند. با این حال، چنین نقاط کور همچنان نظری است. با تفکر فمینیسم داده، برنامه ریزان می توانند این نگرش را بر هم بزنند و شروع به نقشه برداری از نقاط کور کنند. به عنوان شرکای پروژه UB، معماران Gehl موافقت کردند که همان پرسشنامه فضایی را که شرکت کنندگان انجام داده بودند پر کنند و فرصتی برای مقایسه نحوه تجربه شهر توسط دو گروه ایجاد کنند. به عنوان مثال، برنامه ریزان به طور متوسط ​​کپنهاگ را بالاتر از جوامع دعوت شده (3،4 در مقابل 3،0) قرار می دهند، وقتی از آنها پرسیده شد که شهر چقدر برای همه افراد در مقیاس 1 تا 5 جامع است، که نشان دهنده رابطه متفاوت با شهر است. برای باز کردن این در سطح فضایی، مناطقی را که اغلب بازدید شده توسط برنامه‌ریزان (آبی) و شرکت‌کنندگان (آبی تیره) ترسیم شده‌اند، مقایسه کردیم. نقشه خراشیده مناطق بازدید شده توسط شرکت کنندگان را نشان می دهد که برنامه ریزان اغلب از آنجا بازدید نمی کنند.

 

چنین تمرین‌های نقشه‌برداری می‌تواند نقاط کور رابطه‌ای را که برنامه‌ریزان حرفه‌ای با شهر دارند آشکار کند و اکتشاف و بازدیدهای بیشتر از سایت را تضمین کند. خلاق بودن در مورد شیوه‌های داده ما می‌تواند به روشن کردن پویایی و عدم تقارن قدرت کمک کند. به عنوان D’Ignzaio.

 

به طور خلاصه، فمینیسم داده نه تنها به برنامه‌ریزان، طراحان و سیاست‌گذاران چارچوبی بسیار مورد نیاز برای تفکر انتقادی در مورد اینکه چگونه شهرها را داده‌بندی می‌کنیم، ارائه می‌کند. همچنین ما را تشویق می‌کند تا شیوه‌های داده‌ای را ابداع کنیم که «شیوه‌های دانستن» جایگزین را ممکن می‌سازد و به مسائل شهری به روش‌های جدیدی نگاه می‌کند.

 

 

برای آموزش طراحی داخلی، دکوراسیون و معماری با هدف ورود به بازار کار و دریافت مدرک بین المللی معتبر  می توانید از هر کجای ایران و جهان میتوانید در کلاس های آنلاین بدون محدودیت زمان و مکان، از سطح مبتدی تا حرفه ای در آکادمی بین المللی کیوسکدیا زیر نظر بهترین اساتید داخلی و خارجی آموزش ببینید.

 

کیوسکدیا تنها برگزارکننده رسمی دوره های تیف استرالیا در ایران با هدف ورود به بازار کار ایران و خارج ایران و ارائه سرتیفیکیت بین المللی از تیف استرالیا می باشد. در رشته های: معماری، طراحی داخلی، دکوراسیون، بازسازی، نورپردازی، طراحی نما، طراحی فضای سبز، آموزش نرم افزارهای معماری و طراحی، شرکت در مسابقات بین المللی، بستن قرارداد و گرفتن پروژه در ایران و خارج از ایران (بین الملل)

 

برای آموزش و دریافت مدرک بین المللی روی لینک زیر کلیک کنید:

https://kioskedia.com/

شماره تماس برای ثبت نام دوره و اطلاعات بیشتر:

0912-5770351

021-88254691

021-88269173

 

 

Archdaily برگرفته شده از وبسایت 

اشتراک گذاری

آخرین مطالب

مطالب مرتبط

whatsapp
پشتیبانی